امروز سر ی مشکلاتی تو اتاق سرور بود که برق اتاق رفت ،، سرور اداره دیگه ای هم که اونجا بود قطع شد بعد که برق وصل شد و داشتم جمع می کردم که برم به کارام برسم ، یه مسئول شبکه اون اداره داره که خیلی وقته دیگه باهاش در ارتباط نیستم و برای کارایی که توش گیر بود همش بهم زنگ میزد که سر ی داستانایی پیچوندمش !!! برگشته بود به همکارم گفته بود بقیتون خوبید بجز این یکی که میخواد با پنبه سر منو ببره باید ی روز با تیغ موکت بری بیام دفترتون سرشو بیخ تا گوش ببرم از دستش راحت شم 
چند وقت تلویزیون فقط فیلم کره ای داره میده خستمون کردن با این کره ,,, دست از سرمون بردارید اینا چیه نشون میدین !!! کره ایا دنباله تاریخ سازین دارن میگردن ببینن میتونن برای خودشون ی تاریخی سرهم کنن بگن ما هم مثله چین و ایران و ... تاریخ کهنی داریم 
بسه دیگه دلقک بازیا ،،، فیلم نشون دادن طرف بهترین شمشیر زن کشور بوده
تو محیط کارم یک سری افراد هستن که لپ تاپ هایی رو از اداره امانت گرفتن برای امور کاری ، وقتی هم خرابش می کنن میگن خراب شده دیگه ، براشون مهم نیست اون دستگاه خراب شده توسط شما هزینه روی امور مالی میندازه کسی مفت براتون تعمیر نمیکنه !!! اشتباه این ادارات هم اینه نمیگن خودت خراب کردی خودتم برو تعمیرش کن
یکی از دوستان کارآفرین رو چندی پیش دیدم که میگفت به دلیل عدم رسیدن به کارافرین و قدرشو ندونستن ی سری از نیروهاش رو تعدیل کرده و یکی از کارگاهشم بسته 
بعد برنامه گذاشته تلویزیون درباره ایجاد اشتغال و کارآفرینی و میدون دادن به مردم و جوانان ...
امروز هم حال خوبی نداشتم برای سرگرمی نشستم با کتاب سی شارپ دکتر نژادورزی کار کردن و تمرین کردن ، نباید بزارم ویروس منحوس کرونا زیادی بازیم بده !!! همون وضعیت های قبلی با یکم سردرد ظهرگاهی گرفتم !!! معلوم نیست چ درد بی درمونی این ویروس .
یکی از مواردی که خیلی خوشم اومد و جا داشت که بعد گفتنش جمیعاً تکبیر بفرستند ، تو جلسه کمیته انضباطی واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد اسلامی طرف بهم گفت این همه مطالبه گری رو کی بهت یاد داده 
بر گشتم بهش گفتم از کتاب های درسی که از اول ابتدایی تا الان تو جمهوری اسلامی خوندم 
طرف موند دیگه چی بگه !!! برای مطالعه جزئیات بیشتر این خاطره اینجا را کلیک کنید !!!
روز چهاردهم ( ۱۴ ) کرونا هم فرقی با دیروز نداشت ،،، همون تعریق و بی خوابی ،،، امروز خاطره ای از کمیته انضباطی محل تحصیلمم نوشتم که از اینجا میتونید کلیک کنید و مطالعه کنید !!!
روز شانزدهم کرونا هم هیچ پخی نبود !!! ی ویروس عوضی که عوضی ها درستش کردن از فردا تصمیم گرفتم بروم به کارام برسم ، دوباره جامعه ، دوباره شهر ، دوباره گوشه گیرم 
امروز برادرم تعریف می کرد واکسن کرونا اسپایکوژن رو زده سه روز که افتاده هیچی اعضای خانوادش هم کرونا گرفتن
امروز ی راهپیمایی داشتم تو تامین اجتماعی و کارگزاری !!! بعدشم رفتم محل کارم دیدم صدای داد و بیداد ی کارمندی بلند شده بعد که اوضاع آروم شد ی پرس و جویی کردم ببینم قضیه چی بوده یکی میگفت به همکارش گفته چرا با خنده میای تو دفتر من بعدشم که جیغ و داد و دعوا ... الانم تو سایت خبری خوندم که مردم تهران عصبانی تر شدن خدا رحم کنه ...
امروز هم حالم مثله دیروز ، فرقی نکرده ... همون تب و عرق و سرگیجه ،،، روی چنتا ویتامین و میوه هم تحقیق کردم ببینم چیا خوبه !!! 
