روزمرگی های زندگی یک آدم آزاده

روزمرگی های یک انسان آزاده

روزمرگی های زندگی یک آدم آزاده

روزمرگی های یک انسان آزاده

روزمرگی های زندگی یک آدم آزاده

اگر فرصت کنم روزمرگی هایی در قالب زندگی - شغلی - سرگرمی و ... رو یادداشت می کنم

  • ۰
  • ۰

درد دل آشناییه! 😅 وقتی سرپرست آدم نه‌ تنها کمک نمی‌ کنه بلکه همه چیزو سخت‌ تر می‌ کنه ، آدم می‌ خواد یه دفترچه یادداشت برداره و همه‌ چی رو بنویسه ، متنی همدلانه و هم کمی طعنه‌ آمیز و تلنگر‌زننده :

 

 


🧠 ۱. "وقتی مدیریت، فقط اسمش رو یدک می‌کشه..."

  • بررسی ویژگی‌های یک سرپرست ناکارآمد
  • مثال‌هایی از تصمیمات اشتباه یا برخوردهای غیرحرفه‌ای
  • تأثیر این نوع مدیریت بر انگیزه‌ی تیم

🔥 ۲. " از سرپرست‌ مان چه آموختیم ؟ البته اگر چیزی بوده ... "

  • نگاه طنز به رفتارهای عجیب و غیرمنطقی
  • بازتابی از تاب‌ آوری فرد در مقابل فشار مدیریتی
  • نتیجه‌گیری با چاشنی فلسفه‌ی شخصی : چطور نباید مدیر شد !

🧩 ۳. " وقتی راه‌ حل‌ها بدتر از مشکل‌ اند "

  • تجربه‌ های واقعی از دستور های غیرکارشناسی
  • تضاد بین نیازهای پروژه و خواسته‌ های مدیریت
  • پیشنهاداتی برای ارتباط بهتر با سرپرست‌ های سختگیر

 

 

۱. وقتی مدیریت، فقط اسمش رو یدک می‌کشه...
سرپرستی که نه گوش شنوا داره نه برنامه‌ ریزی درست ؛ فقط در نقشِ کنترل‌ چی ظاهر میشه و انگیزه‌ ها رو دود می‌کنه . مدیریت یعنی هدایت ، نه دستورِ بی‌منطق .

۲. از سرپرست‌ مان چه آموختیم ؟ البته اگر چیزی بوده ...
از برخورد های پرخاشگرانه تا تصمیماتی بدون تفکر ، شاید تنها درس مهمی که گرفتیم این بوده که چطور نباید یک روز تبدیل به همچون مدیری بشیم !

۳. وقتی راه‌حل‌ ها بدتر از مشکل‌ اند
وقتی سرپرست از کاری که بلد نیست نظر می‌ده ، راه‌حل‌ ها به جای رفع مشکل ، باعث دردسر بیشتر می‌ شن . تعامل سازنده می‌ تونه راه نجات باشه ، اگر گوش شنوا وجود داشته باشه 


 

آهان ، رسیدیم به بخش مورد علاقهٔ خیلیا : برخورد حرفه‌ ای با سرپرست سخت‌گیر ، طوری که هم حالش جا بیاد ، هم جایگاه‌ مون حفظ بشه 😎. اینا چند روش امتحان‌شده‌ان :


🎯 ۱. زرنگی با احترام

یه برخورد مستقیم و مودبانه می‌ تونه معجزه کنه . مثلا بگو : « فلان تصمیم باعث شد تیم اذیت شه ، می‌ تونیم بهترش کنیم ؟ » طوری مطرحش کن که هم انتقاد باشه ، هم پیشنهاد

🧊 ۲. یخ رو بشکن

گاهی سرپرست از ترس بی‌ اعتباری ، خشک و بداخلاقه . یه گفت‌ و گوی دوستانهٔ کوتاه درباره‌ی مسائل روزمره می‌ تونه کمک کنه کمی نرم‌تر بشه

🧠 ۳. مستند حرف بزن

وقتی رفتارش اذیت می‌ کنه ، موردها رو با تاریخ و نمونه جمع کن . بعد اگه لازمه ، با خودش یا منابع انسانی مطرحش کن . فقط احساسات خام نه ، بلکه واقعیت مستند

🥋 ۴. جواب حرفه‌ای بده

اگه تندی کرد ، تو تند نشو . با آرامش بگو :  « می‌فهمم شرایط سخته ، ولی این برخورد باعث شده انگیزه‌مون کم شه » . این باعث می‌ شه آینهٔ رفتار خودش رو ببینه


 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی