آزادی یعنی خجالت نکشیدن ...
یعنی بتوانی لبخند بزنی بی آنکه بترسی قضاوت شوی ،
یعنی صدایت را رها کنی در باد ، حتی اگر آهنگش با معیار های دیگران هماهنگ نباشد
آزادی ، یعنی بتوانی آن گونه که می اندیشی ، حرف بزنی ؛
لباسی بپوشی که دوستش داری
گریه کنی ، بخندی، برقصی ...
و نترسی از " نگاه ها " ...
آزادی یعنی خجالت نکشیدن از خودِ واقعی ات
از اشتباهاتت ، از رؤیاهایت ، از لهجهات ، از گذشتهات
یعنی در آیینه نگاه کنی و با تمام وجود بگویی :
من کافیام ... همینطور که هستم
آزادی ، جسارتِ بودن است
نه در سایهی تأیید دیگران ،
بلکه در روشنای پذیرش خودت .